☆با مامانم تلفنی صحبت میکردم.صداش پر از غم بود و میگفت خیلی سخت میگذره.مادری که عادت کرده همیشه بچه هاش بیان و برن و خونه اش پر از شلوغی و سروصدا باشه.بهش میگم چاره ای نیست.یه جوری باید خودمون رو سرگرم کنیم که این روزها بگذرن.
☆من برعم هیچوقت وقت اضافه ای نداشتم که به این چیزها فکر کنم.اینجا همیشه یه کاری برای انجام دادن هست.فقط باید انتخاب کنم که حالا وقت چیه و کدوم کار باید انجام بشه! متاسفانه نوشتن و وبگردی و دیدن فیلم هایی که نیمه کاره موندن از علاقه مندی های هستند که همیشه آخر برنامه هستن و معمولا وقتی براشون نمی مونه ):
☆خوشبختانه تو زمینه آشپزی مثل نوگلی هستم که شکفته و هر روز به تجربیات جدید دست میزنیم و خوشمزه جات می آفرینیم! به همین جهت عصرها موقع آشپزی بسیار سرحال و پر انرژی هستم.قرارم همچنان ادامه داره و روزه میگیرم.مینویسم که یادم بمونه این روزهای کرونایی و قرنطینه رو چه جوری گذروندیم.
☆بازم اینجا جا داره تشکر ویژه کنم از دست اندر کاران شبکه پویا و نهال که هر روز انیمیشن های باحال میزارن و بچه های ما رو برای ساعتی هم که شده سرگرم میکنن!
☆یادم نمیاد آخرین باری که از خونه رفتم بیرون کی بود ):
☆خانوم معلم موطلایی مرتب درس میده و مشق جدید.خسته شدم.مدرسه میرفت راحت تر بودیم.دلم میخواد بهش بگم وا بده عزیزم.اینا بچه ان.کنکوری که نیستن!
☆همین افراط و تفریط ها هست که کارمون رو خراب میکنه.بعضی ها رو دیدین چه طوری این روزها خودشون و اطرافیان و خونه زندگی شون رو بستن به الکل و وایتکس و مواد ضد عفونی کننده! چتوووونه خب؟
بعضیام از اونور بوم افتادن.همه چیز رو گرفتن به بی خیالی و میگن هیچی نمیشه و باعث دردسر و بدبختی برای خودشون و دیگران میشن.
همین دیگه.
دلم تنگه.
درباره این سایت