ننوشتن هم مثل ویروسی که این روزها افتاده به جون این مردم، مسری شده انگار.یه مدت که میگذره و نمینویسی با خودت میگی حالا که اینهمه ننوشتی، صبر کن یه موضوع و سوژه خوب پیدا بشه و بعد بنویس و اون سوژه پیدا نمیشه یا اگه هست زمانش میگذره و نمینویسی و بیات میشه و از دهن می افته و این دور باطل ادامه پیدا میکنه همچنان.

القصه اینکه امروز از صبح با عجله کارامو انجام دادم و وسیله جمع کردم چون قرار بود میم جان دو بیایند و بریم به سمت خونه ییلاقی ولی تماس گرفتند و گفتند که کارشون طول کشیده و تا چهار می آن و دیرتر میریم.

دخترها تو حیاط مشغول بازی با سه تا جوجه کوچولویی هستن که تازه دو هفته است همین گوشه حیاط خودمون سر از تخم بیرون آوردند و لحظه ای صدای جیک جیک شون قطع نمیشه.

دیگه همین.زندگی همین الان و همین لحظه، همین بعدظهر پاییزی و سرد پنج شنبه ۱۴ آذر ماه ۹۸ هنوز جریان داره تو خونه ی ما.


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Agriten | سامانه یکپارچه گسترش ، بهبود و ارتقاء تولیدات کشاورزی ایران دکتر کاوان فعالیت های روزانه آموزشی کلاس 8/2 جدیدترین اخبار روز We are #TRADERS وبلاگ زهرا بادی Julie پژوهشسرای دانش آموزی استاد شهریار آنتی اسکالانت