1.تغییر در رفتار دخترها و حس اینکه دارن بزرگ میشن، چیزی نیست که مثلا فلان روز و فلان ساعت بفهمی و به چشم ببینی.خیلی زیر پوستی و آروم اتفاق می افته.یه روز به خودت میای و میبینی عه این کارو هم خودشون انجام دادن و فلان رفتارشون چقدر عوض شده.مثلا دیروز بعد از بازی با دوچرخه و کامیون تو حیاط خودشون اومدن و داوطلبانه بدون حضور من رفتن دوش گرفتن و بعد خودشون خشک کردن و لباس پوشیدن و موهاشونو شونه کردن(البته شامپو نمیزنن بعضی وقتا و کلی هم بهم میریزن حمام رو).ولی همین که از پس خودشون بر میان برام لذت بخشه.یا همین امشب که خودشون برای شام املت خرما درست کردن.(البته با نظارت من).خودشون پختن و آوردن و خوردن و بردن! اینجا هم کلی بهم ریختن ولی من ذوق کردم.معمولا تو این کارا موطلایی کلی بزرگتری میکنه و میشه رئیس.

2.اولای سال تحصیلی گفتم موطلایی خیلی سر ِ مشق و املا نوشتن اذیت میکنه؟ الان خیلی اوضاعمون بهتر شده.هنوزم چون عجوله زیاد خط و تمیزی دفترش چنگی به دل نمیزنه ولی مثلا روزهای تعطیل تا هشت صبحانه شو خورده و هشت تا ده میشینه و مینویسه(خودمم باید بالاسرش باشم حتما).ده به بعد هم میرن تو حیاط با خیال راحت با دوچرخه و بقیه وسایل پی بازی.

3.پارسال فک کنم همین موقع ها اوضاع مالی داغون بود و شرکت هی تعطیل میشد و دغدغه ی هزار تا چیز رو داشتیم.امسال ولی شکر خدا شرکت افتاده رو روال و از نظر مالی هم اوضاع خوبه و کلی از اینور و اونور رسیده جوری که دیگه دغدغه ی پول رو نداشته باشیم.ولی خوب میم نیست.کلا همه جا تنهام.امشب تو خونه خودم.فرداشب خونه مامانم و پس فردا شب خونه مامانش.دارم فک میکنم تحمل کدوم حالت سخت تره؟ بی پولی یا تنهایی؟ (قطعا بی پولی! نبود میم رو میشه یه جوری تحمل کرد)

4.فردا صبح قراره بریم به مادرها سر بزنیم و کادوشون رو بدیم.مامان ها عشقن.فک میکنم مادر بودن کار خیلی بزرگ و سختیه و من هنوز خودم رو در این مورد خیلی بچه و خام میدونم و اینکه کسی بخواد بهم تبریک بگه برام خیلی نامانوس و غریبه.


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Amanda Sisi فروشگاه Gign Jorge دکوراسیون داخلی-وبلاگ رسمی در خصوص دکوراسیون داخلی هتل های مشهد Dream Big ترانه موزیک هواداران میسون خواننده بین المللی ایرانی